به اشتراک بگذارید
خانه » نوشتههای من » ازپشتِ پنجرهیاتاقم به ماه نگاه میکنم. امشب ماه دلش از دست ادمیانِ روی زمین، گرفته است. خودش را پشت ابرپنهانکرده است. ولی گاهی از پشت ابر، یه سرکی، میکشد. و روی زمین را نگاه میکند. انگار، با ستارهها قایم موشک، بازی میکند. شایدهم! نگاهش به یک خانهی خاصی روی زمین است. یک ضرب المثل است. “هر چقدر میدَود به هیچ جایینمیرسد” مرتب پول قرض میگیردو خجالت زن و فرزندش رامیکشد او مرتب،به خانواده اش، قول میدهد و عمل نمی کند. صبح زود جارچی راه می افتاد و بیخود فریاد میکشید. مزد ان گرفت جان برادرکه کار کرد این از سخنان صادق هدایت است. ولی کسی که مزد نمیگرفت کسی بود که کارکرده بود. چقدر شیرین و پر معنی؟ چشمان من هم، دیگر طاقت این نابرابری ها را ندارند ومیرو ند تا ، به روی همبسته شوند. شب همه ی دوستان بخیر و شادی. #یادداشت_شبانه طاهره ترسلی ۱۴۰۳/۲/۱۹
آخرین نظرات: